Disneyland 1972 Love the old s

ώεĻςόмε ţσ ţħε ώσяℓ∂ σƒ ρεяšιαη‏ ‏ℓσvεℓy sмs
گلچین از بهترین اشعار وجملات عاشقانه

به نام خداوند"ج" یکتا و مهربان

بهار 1391 نزدي____________ك اس________________________________________________ت

سال نو 1391 ت_____بريك

دعای سال
ای کاش که هر لحظه بهاری باشی
هر روز پر از امیدواری باشی
هر 365 روز امسال
سرگرم شمردن هزاری باشی

هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز، نوروزتان امروز، امروزتان دیروز، دیروزتان پیروز، پیروزتان هر روز، اسگول شدی امروز!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باران عشق همیشه می بارد اما در نوروز قطره های باران طلایی رنگند از خدا می خواهم که همیشه زیر این باران خیس شوی
نوروز 1391 مبارک باد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چه عجیب است رسم روزگار تویی که بهترین بهار را بریم رقم زدی امسال با رفتنت بد ترین نوروز را تجربه میکنم امید وارم شیرینی لحظهایت به اندازه تلخی لحظها هایم زیاد باشد
نوروز بر تو مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهار امسال بی تو برایم از پاییز غم انگیز تر است نوروز مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در این نوروز باستانی خیال امدنت را به اغوش خسته می کشم نوروز ۹۰ مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نوروز شعر بی غلطی است که پایان رویاهای ناتمام را تفسیر می کند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلهای پر مهرمان را به روزهای سبز و زیبای بهار پیوند می زنیم و شادی را برای یکدیگر به ارمغان می آوریم
نوروز 1391 مبارک باد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
فرارسیدن نوروز و سال نو را شادباش میگویم. برایتان تندرستی و نیکروزی در سال نو آرزو دارم. باشد که سالی سرشار از شادی و کامروایی داشته باشید.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر چه یادمان می رود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می اورد.پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق کند . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شیشه می شکند و زندگی می گذرد. نوروز می اید تا به ما بگوید تنها محبت ماندنی است پس دوستت دارم چه شیشه باشم چه اسیر سرنوشت نوروز ۹۰ مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هیچ عیدی برایم ارزشمند تر از حضورتو نیست. عیدی ما یادت نره
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سلام، ببخشید این موقع شب بیدارت کردم. . . خواستم یادآوری کنم: سال نو شده. . . . کم‌کم باید از خواب زمستونی بیدار بشی.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بهار،نـیم بهار،ربـع بـهار، بهار را قسمت کردند؛ اما من برایت سبز ترین و همیشگی ترین بهار ها را آرزو مندم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
پیامک جدید :: عاشقانه :: سرکاری :: خنده دار و زیبا تبریک عیدنوروز 1390
مُدّعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان می کند
گل من را بهاری بی خزان است / گل من مهدی صاحب زمان است
اللهم عجّل لولیک الفرج
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سال 90 با تمام ادعاهاش رفیق نیمه راه از آب در اومد امیدوارم
سال ۹1مثل اجدادش نارفیق نباشه و با ظهور آقا رفاقت خودش رو ابدی کنه . . .
به امید ظهور آقا ، سال نو مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
روز اول سال آدم به آدم میرسه ، اما اس ام اس به آدم نمیرسه !
سال ۱۳۹1بر شما مبارک
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما
برای دوستان من عطا فرما :
هزار و سیصد و نود امید
هزار و سیصد و نود بهروزی
هزار و سیصد و نود لبخند زیبا
سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد
گردآورنده و تنظیم کننده : احمدشاه:يوسفي:
+++++++++++++++++++++




بهار آمد که تا گل باز گردد / سرود زندگی آغاز گردد
بهار آمد که دل آرام گیرد / ز درد و غصه ها فرجام گیرد

بهار 1391 بر شما مبارک

سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهرياري برقرار و بر دوام
سال خرم، فال نيكو، مال وافر، حال خوش،
اصل ثابت، نسل باقي، تخت عالي، بخت رام
********سال نو مبارك********

باز کن پنجره را ، که بهاران آمد / که شکفته گل سرخ ، به گلستان آمد

سال نو مبارک

بهار یک نقطه دارد نقطه آغاز
بهار زندگیتان بی انتها باد

دنیا را برایتان شاد شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم .
نوروز مبارک

ای کاش هر روزمان نو روز باشد تا نو شویم خودمان ، اندیشه هایمان و عشقمان به همه زیبایی ها. سال نو مبارک



ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها
ای تدبیر کننده روز و شب
ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر
حال مارا به بهترین حال دگرگون کن
سال نو مبارک


زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد از مدد خواهی، چراغ دل بر افروزی

مثل لحظه ای که باغ, در ترنم ترانه شکوفا میشود, غرق در شکوفه میشود
روزگارتان بهـار
لحظه هایتان پر از شکوفـه باد.
سال نـو مبارک

امیدواریم عید با بوسه هایش ، بهار با گلهایش و سال نو

با امیدهایش برتو ای عزیز ترین مبارک باشد

باز كن پنجره را
كه بهاران آمد
كه شكفته گل سرخ
به گلستان آمد
سال نو مبارک

نوروز شعر بي غلطي است که پايان روياهاي ناتمام را تفسير مي کند.
نوروز پيامبر مهر است که مرا وامي دارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را ياد بگيرم.
کارگرداني است نوروز که مي گويد نور ..صدا...حرکت و من براي به دست اوردنت همه نقشهاي عالم را بازي مي کنم.
سلامت
سعادت
سيادت
سُرور
سَروري
سبزي
و سَرزندگي
هفت سين سفره ي زندگيتان باد



فرخنده باد بر همگان مقدم بهار
نوروز , جاودانه ترين جشن روزگار

بهار بهترين بهانه براي آغاز، وآغاز بهترين بهانه براي زيستن است
آغاز بهار بر شما مبارک


پيام نوروز اين است.دوست داشته باشيد و زندگي کنيد.زمان هميشه از ان شما نيست.
باران عشق هميشه مي بارد اما در نوروز قطره هاي باران طلايي رنگند.از خدا مي خواهم که هميشه زير اين باران خيس شوي.
زندگي وزن نگاهي است که در خاطر ما مي ماند.نوروز جشن نکوداشت نگاه تو ست پس نوروز بر تو فرخنده باد.

با تو از خاطره ها سرشارم.جشن نوروز تو را کم دارم.سال تحويل دلم مي گيرد با تو تا اخر خط بيدارم.

مهربان من درشکفتن جشن نوروز برايت در همه ي سال سر سبزي جاودان وشادي ،انديشه اي پويا و ازادي و برخورداري از همه نعمتهاي خدادادي ارزومندم.
بوي باران ; بوي سبزه ; بوي خاک
شاخه هاي شسته ; باران خورده ; پاک
آسمان آبي و ابر سفيد , برگهاي سبز بيد
عطر نرگس , رقص باد نغمه شوق پرستوهاي شاد



خداوندا تقدیر دوستان را در سال آینده به گونه ای قرار بده که در پایان سال

از گذشته خود افسوس نخورند . . .
نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی باش که بسوزانی
بهاری باش که برویانی … بهار 88 مبارک . . .

گلها همه با اذن تو برخواسته اند / از بهر ظهور تو خود آراسته اند
مردم همه در لحظه تحویل ، بی شک اول فرج تو را از خدا خواسته اند . .


عید واقعی از آن کسی است که آخر سالش را جشن بگیرد نه اول سال را
نوروز بر شما مبارک . . .

گرد آورنده : احمدشاه:يوسفي:


آموخته ام که:
- با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه،
- رختخواب خرید ولی خواب نه،
- ساعت خرید ولی زمان نه،
- میتوان مقام خرید ولی احترام نه،
- میتوان کتاب خرید ولی دانش نه،
- دارو خرید ولی سلامتی نه،
- خانه خرید ولی زنده گی نه، و بلاخره،
میتوان قلب خرید، ولی عشق نه

اگرترا از دست بدهم
هرگز اشک نمی ریزم
قهر نشوی!
چون اشکهایم
را دربدست
آوردن تو تمام
کردم بودم
اگر ازدستم بروی
خون گریه میکنم


زندگی شیرین است تو شیرینتر از آن. قلب نزدیک است تو نزدیک تر از آن. آتش داغ است عشق تو داغ تر از آن. مهتاب زیباست تو زیباتر از آن. مرگ تلخ است ولی دوری تو تلخ تر از آن.

زندگی بازیست ولی بازیچه نیست. هرعشق دوستی است ولی هردوستی عشق نیست.به هرراهی میشه رفت ولی به هرمقصدی نمیشه رسید.هرکس را میشه عاشق کرد ولی عاشق هرکس نمیشه شد.میشه از همه دل برد.ولی نمیشه به همه دل داد.

##آسمان رنگ شب يلدا گرفت* يادتوآمدبه قلبم جا گرفت*تا سحرغم بادلم همخانه بود*ازفراق تودلم ديوانه بود*
يادتوچنديست مهمانم شده* خاطراتت آفت جانم شده* هرچه ميگويم سخن ازيادتوست* در سكوت من فقط فريادتوست.

میخواستم دستہ گلی برایت بفرستم اما گفتم تا بدستت برسہ پژمردہ میشہ
بنا بر این!
حرف س را از گل سوسن
حرف ل را از گل لالہ
حرف ا را از گل اطلس
وحرف م را از گل مرسل بہ عنوان دستہ گلی بنام سلام تقدیمت میکنم...

نازت چنان فزودي كه من بي زبان شدم،
درحسرت ديدار تو اي گل خزان شدم
ور نه غرور تلخ مرا اسمان نداشت
تنها به پای توست که من ناتوان شدم

عادت ماست که با اهل وفا یار شویم
رشته زلف بگیریم وفادار شویم
تو همان لاله سرخی منم آن بلبل مست
بودنت زندگی و نبودنت مرگ من است



آموخته ام که:
- با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه،
- رختخواب خرید ولی خواب نه،
- ساعت خرید ولی زمان نه،
- میتوان مقام خرید ولی احترام نه،
- میتوان کتاب خرید ولی دانش نه،
- دارو خرید ولی سلامتی نه،
- خانه خرید ولی زنده گی نه، و بلاخره،
میتوان قلب خرید، ولی عشق نه

اگرترا از دست بدهم
هرگز اشک نمی ریزم
قهر نشوی!
چون اشکهایم
را دربدست
آوردن تو تمام
کردم بودم
اگر ازدستم بروی
خون گریه میکنم


زندگی شیرین است تو شیرینتر از آن. قلب نزدیک است تو نزدیک تر از آن. آتش داغ است عشق تو داغ تر از آن. مهتاب زیباست تو زیباتر از آن. مرگ تلخ است ولی دوری تو تلخ تر از آن.

زندگی بازیست ولی بازیچه نیست. هرعشق دوستی است ولی هردوستی عشق نیست.به هرراهی میشه رفت ولی به هرمقصدی نمیشه رسید.هرکس را میشه عاشق کرد ولی عاشق هرکس نمیشه شد.میشه از همه دل برد.ولی نمیشه به همه دل داد.

##آسمان رنگ شب يلدا گرفت* يادتوآمدبه قلبم جا گرفت*تا سحرغم بادلم همخانه بود*ازفراق تودلم ديوانه بود*
يادتوچنديست مهمانم شده* خاطراتت آفت جانم شده* هرچه ميگويم سخن ازيادتوست* در سكوت من فقط فريادتوست.

میخواستم دستہ گلی برایت بفرستم اما گفتم تا بدستت برسہ پژمردہ میشہ
بنا بر این!
حرف س را از گل سوسن
حرف ل را از گل لالہ
حرف ا را از گل اطلس
وحرف م را از گل مرسل بہ عنوان دستہ گلی بنام سلام تقدیمت میکنم...

نازت چنان فزودي كه من بي زبان شدم،
درحسرت ديدار تو اي گل خزان شدم
ور نه غرور تلخ مرا اسمان نداشت
تنها به پای توست که من ناتوان شدم

عادت ماست که با اهل وفا یار شویم
رشته زلف بگیریم وفادار شویم
تو همان لاله سرخی منم آن بلبل مست
بودنت زندگی و نبودنت مرگ من است



آموخته ام که:
- با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه،
- رختخواب خرید ولی خواب نه،
- ساعت خرید ولی زمان نه،
- میتوان مقام خرید ولی احترام نه،
- میتوان کتاب خرید ولی دانش نه،
- دارو خرید ولی سلامتی نه،
- خانه خرید ولی زنده گی نه، و بلاخره،
میتوان قلب خرید، ولی عشق نه

اگرترا از دست بدهم
هرگز اشک نمی ریزم
قهر نشوی!
چون اشکهایم
را دربدست
آوردن تو تمام
کردم بودم
اگر ازدستم بروی
خون گریه میکنم


زندگی شیرین است تو شیرینتر از آن. قلب نزدیک است تو نزدیک تر از آن. آتش داغ است عشق تو داغ تر از آن. مهتاب زیباست تو زیباتر از آن. مرگ تلخ است ولی دوری تو تلخ تر از آن.

زندگی بازیست ولی بازیچه نیست. هرعشق دوستی است ولی هردوستی عشق نیست.به هرراهی میشه رفت ولی به هرمقصدی نمیشه رسید.هرکس را میشه عاشق کرد ولی عاشق هرکس نمیشه شد.میشه از همه دل برد.ولی نمیشه به همه دل داد.

##آسمان رنگ شب يلدا گرفت* يادتوآمدبه قلبم جا گرفت*تا سحرغم بادلم همخانه بود*ازفراق تودلم ديوانه بود*
يادتوچنديست مهمانم شده* خاطراتت آفت جانم شده* هرچه ميگويم سخن ازيادتوست* در سكوت من فقط فريادتوست.

به آلمانی..IChlibe dish00
به فارسی؟.دوستت دارم:
به عربی: احبک :
به پشتو: تاسره مینه لرم :
به ایتالیایی: Teamo
به انگلیسی. Ilove you :
به چینی: woo ay in
به اسپانیایی: te amo
به ترکی:seni sevyorm
دیگه به چه زبانی بگم كه دوست دارم تاباورکنی؟؟؟
♥♥◊◊◊♥♥

گاهی دلتنگ میشوم، دلتنگ تر از همه دلتنگها، گوشه ای مینشینم و میشمارم حسرتها را و محاکمه میکنم وجدانم را، من کدام قلب را شکستم و کدام احساس را رد کردم و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که حالا از دردی تنهای میمرم

♥♥◊◊◊♥♥

شده عمری که دلداری ندارم
به جز از درد و غم یاری ندارم
سرم را درد کفلت میفشارد
شراب رفع خماری ندارم
به نزد بی هنرها قیمتم نیست
که گویا رونق و کاری ندارم

♥♥◊◊◊♥♥

دانم و دانی که جانم عاقبت ازآن توست
پس نزن آتش به جانم چونکه جانم جان توست
گر زنی آتش به جانم من بسوزم دررهت
پس از آن هر زره خاکسترم خواهان توست

♥♥◊◊◊♥♥

ببار ای ابر سرگردان که این دل غصه هادارد.
مرو ازآسمان من که باتوقصه هادارد.
بریز ای نم نم باران دلم خون شد زتنهایی.
اسیر دردم ای باران چرا دردم نمی کاهی؟
ببار ای قطره ای مرهم ، زبانم تشنگی دارد.
به این دلخسته ی عاشق که او هم عالمی دارد

♥♥◊◊◊♥♥

هرکه عاشق شدجگرخون وپریشان میشود=
گربودشاه جهان درخاک یکسان میشود=
گرچی باروز جهان امروروزمحرم است=
توبیایی برسرمن عید قر بان
میشود=

♥♥◊◊◊♥♥
موج دریا سنگ ساحل قصه ای چشمان توست ,
مهربانی ها نشان از عشق بی پایان توست ,
غرق شد دل در خیال لحظه های دیدنت ,
هرکجا هستی و هستم جان من قربان توست .

♥♥◊◊◊♥♥
اگر با گریہ دریایی بسازم اگر با خندہ رویایی بسازم
اگر خندہ شود از من فراموش
اگر گریہ شود بامن ھم آغوش
ترا ھرگذ نخواھم کرد فراموش
♥♥◊◊◊♥♥
دختری از پسری پرسید. من خوشکلم؟گفت نه.گفت دوستم داری؟گفت نه. گفت اگه بمیرم برایم گریه میکنی؟گفت اصلأنه. دختر چشم هایش پراز اشک شد. هیچی نگفت پسر بغلش گرفت گفت تو خوشکل نیستی زیباترین هستی تورا دوست ندارم چون عاشقتم اگه تو بمیری برات گریه نمیکنم چون من هم میمیرم.
♥♥◊◊◊♥♥
بيا با شوق هم دنيا بسازيم- من تو را شكسته ما بسازيم
اگر چه قطره هاي بي بهايم- بپاي هم بيا دريا بسازيم
بيا با واژه هاي آبي عشق- سرود تازه بر لبها بسازيم
ستاره د ر ستاره ماه د ر ماه- شكومي بر دل شبها بسازيم
بيا رنگين كماني از محبت- بطاق نصرت دلها بسازيم

♥♥◊◊◊♥♥
زیباترین چیزیکه در جاده عشق دیدم تابلوی بود که در آن نوشته شده بود دوست داشتن یاران دل میخواهد نه دلیل........
♥♥◊◊◊♥♥
روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگرجوانی عاشق شدچیکند؟من هم زیرآن نوشتم: بایدصبرکند. برای باردوم که ازآنجاگذرکردم زیرنوشتهء من کسی نوشته بود: اگرصبرنداشته باشدچیکند؟من هم بابی حوصلگی نوشتم: بمیردبهتراست. برای بارسوم که ازآنجاعبورمیکردم. انتظارداشتم زیرنوشتهءمن نوشته ای باشد. امازیرتخته سنگ جوانی رامرده یافتم.

ﺗﻮ ﺑﺎﺭﺍﻧﻲ و ﻣﻦ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﭘﺮﺳﺘﻢ
ﺗﻮﺩﺭﻳﺎﻳﻲ و ﻣﻦ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ
ﺍﮔﺮﺭﻭﺯﻱ ﺑﭙﺮﺳﻲ ﺑﺎﺯ ﮔﻮﻳﻢ:
ﺗﻮ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻲ ﻭ ﻣﻦ ﻧﻘﺶ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ.

ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺎﺯ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﺒﻲ.... ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻛﺴﻲ ﺩﺭ ﻣﻴﺰﻧﺪ....
ﺩﺭ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩﻡ ﺭﻭﻱ ﺍﻭ ...ﺩﻳﺪﻡ ﻏﻢ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ...
ﺍﻱ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻲ ﻭﻓﺎ...ﺍﺯ ﻏﻢ ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﻳﺪ ﻭﻓﺎ...
ﻏﻢ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﻴﮕﺎﻧﮕﻲ..... ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﺮ ﻣﻲ ﺯﻧﺪ...

ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﺧﻮﻥ ﺩﻝ ﻳﻌﻨﻲ ﺟﻔﺎ
ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﻳﻌﻨﻲ ﺻﻔﺎ
ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻚ ﺷﻬﺎﺏ ﻭ ﻳﻚ ﺳﺮﺍﺏ
ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻚ ﺳﻼﻡ ﻭ ﻳﻚ ﺟﻮﺍﺏ
ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﻳﻚ ﻧﮕﺎﻩ ﻭ ﻳﻚ ﻧﻴﺎﺯ
ﻋﺸﻖ ﻳﻌﻨﻲ ﻋﺎﻟﻤﻲ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﻴﺎﺯ

ﺟﺰ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﺑﯿﺎﺩﺕ ﻣﺸﻖ ﺩﮔﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺩﺭ ﭘﺮﺗﻮ ﭼﺮﺍﻏﯽ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻣﯿﻨﮕﺎﺭﻡ
ﺭﻭﺯ ﻧﺸﺎﻁ ﺷﺐ ﮐﺮﺩ ﺁﺧﺮ ﻓﺮﺍﻕ ﯾﺎﺭﻡ
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﻧﺴﻮﺯﻡ ﺷﻤﻊ ﺩﮔﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺑﯿﮑﺲ ﺷﻬﯿﺪ ﻋﺸﻘﻢ ﺧﺎﮎ ﻣﺮﺍ ﺑﺴﻮﺯﯾﺪ
ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ﺯﻧﺪ ﮐﺎﺵ ﮔﻞ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻣﺰﺍﺭﻡ
ﺷﻤﻊ ﺑﺴﺎﻁ ﺍﻟﻔﺖ ﻧﻮﻣﯿﺪ ﺳﻮﺧﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺁﺗﺸﻢ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﺗﺎ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﺳﺖ ﺧﺎﺭﻡ
ﺑﯿﺪﻝ ﺑﻪ ﻣﻌﺒﺪ ﻋﺸﻖ ﭘﺮﻭﺍﯼ ﻃﺎﻗﺘﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﻨﺪﺍﻧﮑﻪ ﻣﯽ ﺗﭙﺪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺳﺒﺤﻪ ﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻡ

ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﭙﻮﺷﯽ ﺭﺥ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻗﻤﺮﺕ
ﺗﺎ ﭼﻮ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻧﺒﯿﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺑﺎﻡ ﻭ ﺩﺭﺕ
ﺟﺮﻡ ﺑﯿﮕﺎﻧﻪ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺻﻮﺭﺕ ﺧﻮﯾﺶ
ﮔﺮ ﺩﺭ ﺁﯾﯿﻨﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺑﺮﻭﺩ ﺩﻝ ﺯ ﺑﺮﺕ
ﺟﺎﯼ ﺧﻨﺪﻩﺳﺖ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﭘﯿﺸﺖ
ﮐﺐ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﭼﻮ ﺑﺨﻨﺪﯼ ﺑﺮﻭﺩ ﺍﺯ ﺷﮑﺮﺕ
ﺭﺍﻩ ﺁﻩ ﺳﺤﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﻕ ﻧﻤﯽﯾﺎﺭﻡ ﺩﺍﺩ
ﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺸﻮﺭﺍﻧﺪ ﺧﻮﺍﺏ ﺳﺤﺮﺕ
ﻫﯿﭻ ﭘﯿﺮﺍﯾﻪ ﺯﯾﺎﺩﺕ ﻧﮑﻨﺪ ﺣﺴﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﻫﯿﭻ ﻣﺸﺎﻃﻪ ﻧﯿﺎﺭﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺑﺘﺮﺕ
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﮔﻔﺘﻪﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﯼ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﻣﻨﻤﺎﯼ
ﺗﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﻧﮑﻨﺪ ﺩﯾﺪﻩ ﻫﺮ ﺑﯽ ﺑﺼﺮﺕ
ﺑﺎﺯﮔﻮﯾﻢ ﻧﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﻭ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍﺳﺖ
ﻧﺘﻮﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻫﻞ ﻧﻈﺮﺕ
ﺭﺍﻩ ﺻﺪ ﺩﺷﻤﻨﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﺗﻮ ﻣﯽﺑﺎﯾﺪ ﺩﺍﺩ
ﺗﺎ ﯾﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺧﺒﺮﺕ
ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺎﯾﺪ ﺳﺮ ﻣﻦ ﮔﺮ ﺑﺮﻭﺩ
ﻧﺎﺯﻧﯿﻨﺎ ﮐﻪ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﻣﻮﯾﯽ ﺯ ﺳﺮﺕ
ﻏﻢ ﺁﻥ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺧﺎﮎ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺳﻌﺪﯼ
ﺯﺣﻤﺖ ﺧﻮﯾﺶ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺮ ﺭﻫﮕﺬﺭﺕ

ﺻﺪ ﺳﯿﻨﻪ ﺳﺨﻦ ﺩﺍﺭﻡ ، ﻣﺄﻭﺍﯼ ِ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻟﻢ ، ﺭﺅﯾﺎﯼ ِ ﭘﺮﯾﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ
ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺩﻟﻢ ﺑﺴﭙﺎﺭ ، ﺑﯽ ﺗﺎﺑﯽ ِ ﻋﺸﻘﺖ ﺭﺍ
ﺩﺭ ﻗﺎﻣﺖ ﺳﺮﻭ ﻣﻦ ، ﭘﺮﻭﺍﯼ ِ ﺧﻤﯿﺪﻥ ﻧﯿﺴﺖ

ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺭﻧﺞ ﺷﻌﺎﻉ
ﺩﺭﺩ ﻣﺮﺍ ﺿﺮﺏ ﺩﺭ ﻋﺬﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﻣﮕﺮ ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺭﻧﺞ ﻣﺮﺍ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﻣﺤﯿﻂ ﺗﻨﮓ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺭﺳﻢ ﮐﻨﯿﺪ
ﺧﻄﻮﻁ ﻣﻨﺤﻨﯽ ﺧﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﻃﻨﯿﻦ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﻣﻮﺭﯾﺎﻧﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺧﻮﺭﺩ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺩﮔﺮ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻄﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﺩﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻖ ﻣﻨﺴﻮﺥ ﻣﺮﮒ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﻡ
ﻣﮕﺮ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺮﺍ ﻣﺠﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻤﺎﺩ ﺳﮑﻮﻥ ، ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﮑﻪ ﺳﻨﮓ ﺷﻮﻡ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﻡ ﻧﻔﺴﻬﺎﯼ ﻋﺸﻖ ﺁﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﻣﮕﺮ ﺳﻤﺎﺟﺖ ﭘﻮﻻﺩﯼ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﺮﺍ
ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻮﺭﻩ ﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﻣﺬﺍﺏ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﻼﻏﺖ ﻏﻢ ﻣﻦ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ
ﺍﮔﺮ ﮐﻪ ﻣﺘﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﺮﺍ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ

ﻧﺸﻮﺩ ﻓﺎﺵ ﮐﺴﯽ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﺗﺎ ﺍﺷﺎﺭﺍﺕ ﻧﻈﺮ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺳﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ﺑﺎ ﻟﺐ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ
ﭘﺎﺳﺨﻢ ﮔﻮ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺷﺪ ﻭ ﮐﺲ ﻣﺮﺩ ﺭﻩ ﻋﺸﻖ ﻧﺪﯾﺪ
ﺣﺎﻟﯿﺎ ﭼﺸﻢ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺭﺍﺯ ﺩﻝ ﻣﺎ ﮐﺲ ﻧﺮﺳﯿﺪ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﻧﻬﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﮔﻮ ﺑﻬﺎﺭ ﺩﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺧﺰﺍﻥ ﺑﺎﺵ، ﺍﺭﻧﻪ
ﺍﯼ ﺑﺴﺎ ﺑﺎﻍ ﻭ ﺑﻬﺎﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻗﺼﻪ ﯼ ﻓﺮﺩﻭﺱ ﻭ ﺗﻤﻨﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ
ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮﯾﯽ ﻭ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﻧﻘﺶ ﻣﺎ ﮔﻮ ﻧﻨﮕﺎﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﯾﺒﺎﭼﻪ ﯼ ﻋﻘﻞ
ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﻧﺎﻣﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ
ﺳﺎﯾﻪ! ﺯ ﺁﺗﺸﮑﺪﻩ ﯼ ﻣﺎﺳﺖ ﻓﺮﻭﻍ ﻣﻪ ﻭ ﻣﻬﺮ
ﻭﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﺗﺶ ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﯼ، ﺗﻮ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻪ ﻟﺐ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺁﻧﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ

ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻴﻮﻓﺎﺋﻲ ﻧﮑﻨﻴﺪ،
ﺑﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﺩﻟﺨﺴﺘﻪ ﺟﺪﺍﺋﻲ ﻧﮑﻨﻴﺪ،
ﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﻭﻓﺎ ﮐﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ،
ﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺁﺷﻨﺎﺋﻲ ﻧﮑﻨﻴﺪ.

ﺍﯾﻦ ﺗﻮﯾﯽ ﯾﺎ ﺳﺮﻭ ﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﯾﺎ ﻣﻠﮏ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﺁﻥ ﭘﺮﯼ ﮐﺰ ﺧﻠﻖ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ
ﺑﺎﺯ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﭘﺪﯾﺪﺍﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﻋﻮﺩ ﻣﯽﺳﻮﺯﻧﺪ ﯾﺎ ﮔﻞ ﻣﯽﺩﻣﺪ ﺩﺭ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﯾﺎ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻣﺸﮏ ﺗﺎﺗﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻧﻘﺶ ﺭﻭﯾﺶ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﺍﻭﻓﺘﺎﺩ
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻢ ﻧﻘﺶ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﺳﺎﺭﺑﺎﻧﺎ ﯾﮏ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﮕﺎﺭ
ﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﯽ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﯾﻨﮏ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﻣﻦ ﺩﮔﺮ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﻨﺸﯿﻨﻢ ﺍﺳﯿﺮ ﻭ ﺩﺭﺩﻣﻨﺪ
ﺧﺎﺻﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ ﮔﻞ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﮔﺮ ﺗﻮ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﯾﻨﺶ ﻣﯽﮐﻨﯽ
ﻣﻦ ﻫﻤﯽﮔﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﺸﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﻭﻩ ﮐﻪ ﮔﺮ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﺑﯿﻨﻢ ﺭﻭﯼ ﯾﺎﺭ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ
ﻣﺮﺩﻩﺍﯼ ﺑﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﮔﺮﺑﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﺁﻥ ﭼﻪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﯽﺭﻭﺩ ﺩﺭﺑﻨﺪﺕ ﺍﯼ ﺁﺭﺍﻡ ﺟﺎﻥ
ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﻧﺎﻟﺪ ﻫﻤﯽ ﺩﺭ ﻣﺠﻠﺲ ﺁﺯﺍﺩﮔﺎﻥ
ﺯﺍﻥ ﻫﻤﯽﻧﺎﻟﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻭﯼ ﺯﺧﻢ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﺗﺎ ﻧﭙﻨﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻟﻮﺩ ﺗﻮ
ﺗﺎ ﺑﺮﻓﺘﯽ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺍﻧﺪﺭ ﭼﺸﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ
ﺳﻌﺪﯾﺎ ﮔﺮ ﻫﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﻣﻨﺎﻝ ﺍﺯ ﺟﻮﺭ ﯾﺎﺭ
ﺗﺎ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩﺳﺖ ﺟﻮﺭ ﯾﺎﺭ ﺑﺮ ﯾﺎﺭ ﺁﻣﺪﺳﺖ

ﮔﺎﻩ ﺍﻭﺝ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﮔﺮﯾﻪ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺁﺑﯿﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﻨﺪ / ﺧﻨﺪﻩ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺩﻟﻬﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺷﺎﺩﯼ ﺑﺎ ﻏﻢ ﺍﺳﺖ / ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺭﺍ ﮔﺮﭼﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺷﺎﺩﯼ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ / ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ .

ﮐﺎﺭﻡ ﭼﻮ ﺯﻟﻒ ﯾﺎﺭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﻭ ﺩﺭﻫﻤﺴﺖ.......
ﭘﺸﺘﻢ ﺑﻪ ﺳﺎﻥ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﭘﺮﺧﻤﺴﺖ
ﻏﻢ ﺷﺮﺑﺘﯽ ﺯ ﺧﻮﻥ ﺩﻟﻢ ﻧﻮﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ.....
ﺍﯾﻦ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭ ﺧﺮﻣنﺴﺖ
ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻝ ﻣﻨﺴﺖ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺩﺭ ﻏﻤﺎﻥ.............
ﯾﺎ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﺎﻧﻪ ﺩﻝ ﺷﺎﺩﻣﺎﻥ ﮐﻤﺴﺖ
ﺯﯾﻦ ﺳﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻫﺮ ﻏﻤﯽ.....
ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻣﻠﮏ ﻋﺎﻟﻢ ﻋﺸﻘﺶ ﻣﺴﻠﻤﺴﺖ
ﺩﺍﻧﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺭﻭﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﭼﻪ ﮔﻔﺖ.....
ﺁﯾﺎ ﭼﻪ ﺟﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺑﺎ ﻧﻤﺴﺖ ...
ﺧﻮﺍﻫﯽ ﭼﻮ ﺭﻭﺯ ﺭﻭﺷﻦ ﺩﺍﻧﯽ ﺗﻮ ﺣﺎﻝ ﻣﻦ.......
ﺍﺯ ﺗﯿﺮﻩ ﺷﺐ ﺑﭙﺮﺱ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻧﯿﺰ ﻣﺤﺮﻣﺴﺖ
ﺍﯼ ﮐﺎﺷﮑﯽ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻨﺴﺘﯽ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﻡ .........
ﭘﯿﻮﻧﺪﯼ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﻏﻤﺴﺖ

مﮕﺮ ﻧﺴﯿﻢ ﺳﺤﺮ ﺑﻮﯼ ﺯﻟﻒ ﯾﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﮐﻪ ﺭﺍﺣﺖ ﺩﻝ ﺭﻧﺠﻮﺭ ﺑﯽﻗﺮﺍﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﺭﻧﺮﻭﺩ ﭼﺸﻢ ﺑﺨﺖ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ
ﮔﺮﺵ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺍﮔﺮ ﻣﻌﺎﯾﻨﻪ ﺑﯿﻨﻢ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺟﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻣﻀﺎﯾﻘﻪ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺩﺭﺧﻮﺭﺩ ﺍﻭﺳﺖ ﺟﺎﻥ ﻋﺰﯾﺰ
ﻭﻟﯿﮏ ﺩﺭﺧﻮﺭ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻭ ﺍﻗﺘﺪﺍﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﻧﻪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﻌﺎﻣﻠﺖ ﻟﯿﮑﻦ
ﺭﺿﺎﯼ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﻘﺪﻡ ﺑﺮ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺍﮔﺮ ﻫﺰﺍﺭ ﻏﻤﺴﺖ ﺍﺯ ﺟﻔﺎﯼ ﺍﻭ ﺑﺮ ﺩﻝ
ﻫﻨﻮﺯ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻭﯾﻢ ﮐﻪ ﻏﻤﮕﺴﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺩﺭﻭﻥ ﺧﻠﻮﺕ ﻣﺎ ﻏﯿﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯽﮔﻨﺠﺪ
ﺑﺮﻭ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﻪ ﯾﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ ﺑﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺑﻪ ﻻﻟﻪ ﺯﺍﺭ ﻭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻧﻤﯽﺭﻭﺩ ﺩﻝ ﻣﻦ
ﮐﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﻭﺳﺖ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻭ ﻻﻟﻪ ﺯﺍﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﺳﺘﻤﮕﺮﺍ ﺩﻝ ﺳﻌﺪﯼ ﺑﺴﻮﺧﺖ ﺩﺭ ﻃﻠﺒﺖ
ﺩﻟﺖ ﻧﺴﻮﺧﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﮑﯿﻦ ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭ ﻣﻨﺴﺖ
ﻭ ﮔﺮ ﻣﺮﺍﺩ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﺑﯽ ﻣﺮﺍﺩﯼ ﻣﻦ
ﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﻧﮑﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﻣﺮﺍﺩ ﯾﺎﺭ ﻣﻨﺴﺖ




تشکردوستان ازدیدن این سایت.
امیدوارم ازاشعار و جملات فوق خوش تان آمده باشد.


Website counter

-= Home =-
By: Ahmad shah yousufy